ANTILOVE

برای دل تنهای خودم مینویسم... هیچ مخاطب خاصی ندارد

ANTILOVE

برای دل تنهای خودم مینویسم... هیچ مخاطب خاصی ندارد

شعری از فریدون مشیری....

در شهر زشت ما،  اینجا که فکر کوته و دیواره‌ی بلند
افکنده سایه بر سر و بر سرنوشت ما!  من سال‌های سال
در حسرت شنیدن یک نغمه‌ی نشاط،
در آرزوی دیدن یک شاخسار سبز،
یک چشمه، یک درخت،
یک باغ پرشکوفه، یک آسمان صاف،
در دود و خاک و آجر و آهن دویده‌ام!

................................................................. *    
فریدون مشیری   *


نترس ...


نـتــرس از هجـ وم حـضــورم


چــــیزی جـــز تـــنــهایی با من نیـــستـــــ ــ.....



شکستنم آسان بود...

 

مانند شیشه شکستنـــــم آسان بـــود . . .ولی 


دیگـــر به مــن دست نزن..............این بار زخمی ات خواهم کرد...


آیا میدانید...

آیا می دانید مغز انسان تنها ابتدا و انتهای کلمات را پردازش کرده و کمله را می خواند و به


 هیمن دلیل است که با وجود به هم ریتخگی این نوتشه شما تواتسنید آن را بخوانید!!