ANTILOVE

برای دل تنهای خودم مینویسم... هیچ مخاطب خاصی ندارد

ANTILOVE

برای دل تنهای خودم مینویسم... هیچ مخاطب خاصی ندارد

خیالم...

خیـالم را پـرواز میـدهـم ،بـه جـایی دور ؛دور ِ دور ِ دور ِ ...

جایـی که هیـچ چیـز آنجـا نبـاشـد ؛...........جـز " بیـ خیـالـی "



هر چه می گردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم ...

نگاهم اما ...گاهی حرف می زند...گاهی فریاد می کشد.........

و من همیشه به دنبال کسی می گردم که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید...

آنقدر زمین خورده ام...

آنقدرزمین خورده ام که بدانم برای برخاستن نه دستی از برون....که همتی از درون لازم است

حالا اما...

نمی خواهم برخیزم می خواهم اندکی بیاسایم فردابرمی خیزم ..وقتی که فهمیده باشم

چرا زمین خورده ام...چرا زمین خورده ام...


شاید....

کَســــی کـــه نشستـــــه استـــــ   هَمیشــــه خستـــــه نیستــــــ . . .

شـــــایَـــد جــــایی بَـــــرای رفتَـــــن نَــــداشتـــــه بــــاشَــــد ...





دار بزن ... خاطرات کسی که تـو را دور زده ....حالم خوب است ...امّا گذشته ام درد میکند . . .




از کسی انتظاری ندارم...

آرامشــــم ایــــــــن روزها

مدیون همین انتظاراتیست.... ..... ....که دیــــــــــــــــگر از کسی ندارم ...


تنهایی...

دیگر تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد.... 


یک بار قسمت کردم... چندین برابر شد...